عطرِ حــرمِ یــار

نابود کردی سقف خونه م رو خدا سقف آرزوهات رو نابود کنه ...

عطرِ حــرمِ یــار

نابود کردی سقف خونه م رو خدا سقف آرزوهات رو نابود کنه ...

عطرِ حــرمِ  یــار

این باران هایے که می بارد و نمی بارد ،
همه را شاعر کرده است
باریدنش یک جور ، نباریدنش جور دیگر
حجم نداشتن هایت را به رخ ما می کشد
این جایے که بےتو ،
نه زمینش زمین است ، نه آسمانش آسمان.
مےگویم : پدرانمان سیب سرخ کدام جنت اعلایے را گاز زدند
که فرزندانشان از درک ولایت شما رانده شده اند ؟
این جغرافیای غربت را ،
بےشما نخواهیم کجا را باید مُهر کنیم ؟
" به جان عزیزتان ، بودن بی درک شما ،
عینِ ظلم است "

می فرمایی ندبه بخوان ؟
مےخوانم : اشکوا الیک
شکایت دارم برشما ؛
از تنـــهایے خودم ،
از تنـــهایے شما....

نویسندگان
پیوندها

۲۳۰ مطلب توسط «سیـده بانــو» ثبت شده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۰۰ ، ۱۵:۰۵
سیـده بانــو

‏سخت بود از عالم و آدم بریدن سخت بود
بیش از آن ها بی وفایی از تو دیدن سخت بود

 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۹ ، ۰۱:۱۲
سیـده بانــو

 

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۹ ، ۰۱:۳۸
سیـده بانــو

آى مردم گرچه هستم مایه ى ننگ على
تا قیامت میزنم بر سینه ام سنگ على
سخت میسوزم من از دلتنگى شهر نجف
مرگ یعنی دوری از ایوان خوشرنگ على
در خیالاتم خدا با هیبتش روی زمین
میزده از پیش و از پس زخم در جنگ على
لا فتى الا خودش لا سیف الا چشمهاش
کیست غیر حیدر کرار همسنگ على
کاش مثل قبضه ى شمشیر پر اوازه ش 
قلب من میرفت تنها در کف چنگ على
سخت دلتنگیم، دلتنگیم حتى در نجف
سخت دلتنگیم دلتنگیم، دلتنگ على 

 

سید علیرضا شجاع 

 

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۹ ، ۱۵:۰۰
سیـده بانــو

از کل باباهاى دنیا هست باباتر 
در چشم ما دیوانه ها لیلا و لیلاتر
پیدا شدن کارى ندارد اصل حیرانى ست
باید که گم شد در نجف، هر روز، رسوا تر
پرچم ندارد گنبد او، پرچمش اما
در عرش اعلى میرود همواره بالاتر
حق میدهم هر کس بگوید بعد نوشیدن
آب حرم از آب زمزم شد گوارا تر
نخلى که در شهر على از خاک میروید
حتى ز سدرالمنتهى هم هست طوبى تر
ایوان زردش را تماشا کردم و دیدم 
در اشهد و ان اله اوست الا تر

 یوسف نشسته در ضریحش با لبى خندان
چشمان مست و عاشق صدها زلیخا ، تر
عیسى بن مریم در قیامت جار خواهد زد
از ذکر یا حیدر کسى دیده مسیحا تر ؟
آدم مقیم کوى او شد نوح و صالح هم
هر کس به او نزدیک تر با دوست قربى تر 
تنها امیرالمومنین کل دوران است
معناى لفظ آیت الله است و عظمى تر

سید علیرضا شجاع

 

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۹ ، ۱۵:۵۶
سیـده بانــو

فقط بر روى شمشیر تو رد خون نامى هاست

به زیر سم دلدل مرکبت جاى حرامى هاست

همه یل هاى نامى عرب با دست تو مردند 

ازین رو کینه ات ارث حجازى ها و شامى هاست

حریف درخورى پیدا نشد در روبروى تو

تمام زخمهات از پشت سر، از بى مرامى هاست

خود تو یادمان دادى که دنیا بى على چیزى

شبیه استخوان خوک در دست جذامى هاست

چنان شیرین شده کامم پس از بوسیدن خاکت

که در ذهنم نجف پایان کل تلخ کامى هاست

چگونه شکر این نعمت به جای آرم که در عالم

امام ما فقیران و گنه کاران و عامى هاست

سید علیرضا شجاع

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۹ ، ۱۴:۱۶
سیـده بانــو

 

نه کارى دیگر از دست کسى هم بر نمى آید

دلى از ما سفر کرده ست که دیگر نمى آید

دلى جامانده در ایوان طلا محو تماشایت

که حتى پیش ما با وعده ى زرگر نمى آید

صداى دستِ روى گنبدت در گوش من میگفت

کسى دستش که از دست تو بالاتر نمى آید

قیامت غبطه خواهم خورد بر کاشى دیوارت

چنان چسبیده از عشق تو کز جا در نمى آید

به انگشتر فروشى هاى بازار نجف گفتم

بغیر از دُر به کار دست من گوهر نمى آید

شراب کهنه اى دارى که جز ظرف ضریحت را

تحمل کردنش از عهده ى ساغر نمى آید

على میگویم و پر میزند قلبم به عشق تو

چرا بر شانه ام از شوق اسمت پر نمی آید

به هر جنگى که نامت را خدا در عرش میخواند

به سمت لشکر اسلام جنگاور نمى آید

یهودى هاى قطفان خوب میدانند در خیبر

بدون ذکر یا حیدر در از جا در نمى آید

سید علیرضا شجاع 

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۹ ، ۱۴:۳۸
سیـده بانــو

 

از دور میرسم به تماشاى گنبدت

محو طلوع شمس مطلاى گنبدت

خورشید زیر دست شما ذره پرورست 

دست خداست رفته به بالاى گنبدت

جانم به آن قصیده ابن ابى الحدید 

وقتى که نقش بسته به پهناى گنبدت

با چشم بسته پر زده ام دور این حرم

مثل همان کبوتر تنهاى گنبدت

در انتهاى شهر نجف گم نمیشوم 

قبله نماست طلعت شبهاى گنبدت

ما بعد مرگ هم به زمین غبطه میخوریم 

برزخ جهنمى شده منهاى گنبدت

سید علیرضا شجاع

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۹ ، ۱۷:۲۳
سیـده بانــو

بابا بینِ بچہ هاش فرق نمیزاره 

مولا بین زائراش فرق نمیزاره 

بابا 

من خسته و خراب و ویرونم 

بہ این خونہ ے تاریڪ و سوت و کور هم نگاه کن

بہ این دلِ بی سر و سامون هم نگاه کن 

نگام کن ...

نگام کن بابا 😢

عیدِ ولایتت مبارڪ 💚🌷

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۹ ، ۲۳:۲۷
سیـده بانــو

یا مولا دلم تنگ اومده ...

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۸ ، ۲۳:۵۱
سیـده بانــو