نابود کردی سقف خونه م رو خدا سقف آرزوهات رو نابود کنه ...
این باران هایے که می بارد و نمی بارد ، همه را شاعر کرده است باریدنش یک جور ، نباریدنش جور دیگر حجم نداشتن هایت را به رخ ما می کشد این جایے که بےتو ، نه زمینش زمین است ، نه آسمانش آسمان. مےگویم : پدرانمان سیب سرخ کدام جنت اعلایے را گاز زدند که فرزندانشان از درک ولایت شما رانده شده اند ؟ این جغرافیای غربت را ، بےشما نخواهیم کجا را باید مُهر کنیم ؟ " به جان عزیزتان ، بودن بی درک شما ، عینِ ظلم است "
می فرمایی ندبه بخوان ؟ مےخوانم : اشکوا الیک شکایت دارم برشما ؛ از تنـــهایے خودم ، از تنـــهایے شما....
علی خود معنی صوم و صلاه است و ذکرش باقیات و صالحات
است
حیـــــــــدر شدی تا پشت در، هـِــــــــــی در
بکوبند
جای ملائک نیست بال و پر بکوبند
زهرا دلش میخواست نامِِ یا علی را ، رویِ عقیقِ سرخِ
پیغمبر بکوبند
سنگ علی را فاطمه بر سینه کوبید
باید که بر دُرِ نجف ، هِـــــی در بکوبند
نام تو اسم اعظم پرودگار است
این مُهر را باید به هر منبر بکــــوبند
معراج تازه ابتدایت بود باید ، نام تو را از این
مقرب تر بکوبند
هر کس تو را دارد چرا باید بترسد ؟
هر چند گناهِ ما دلت آزارد
لطف و کرم تو بر سرِ ما ، بارد
یک چیز زِ نوکری خود فهمیدم
ارباب هوای نوکرش را دارد...
پی نوشت :
چایی
نجف عجب به جان میچسبد/ سنگینی آن به شاعران میچسبد/ تا نصفه آن پر از شکر های
درشت/ هی نعلبکی اش به استکان میچسبد/در اول و آخر تمام اذکار، بک ذکر امیر مؤمنان
میچسبد
میلاد
مولی الموحدین، امیرالمؤمنین ، آقا جانم علی ابن ابی طالب بر شیعیان حضرتش مبارکباد