ببخش خودت را
برایِ تمامِ راه های نرفتــــ ه
برایِ تمامِ بی راهه های رفتـــــ ه
ببخـــش ، بگذار احساست قدری هوایی بخورد
گاهی بدترین اتفاق ها هدیــــ ه ی زمانـــ ه و روزگارند
تنها کافیست خودمان باشیم
که خود را برای تمامی این بی راهــــ ه رفتنمان ببخشیـــم
و به خودمان بیائیم ، تا خدا تمامی درهایی که به خیال باطلمان بسته را به رویمان باز کند
خطاهایت را بشناس ، آنها را پذیرا باش
و تنها بین خودت و خدایَت نگهشان دار
این دنیا نامحرم بد دل
نامحرم نامروت زیاد دارد
تا دست خدا هست؛ تا مهربانیش بی انتهاست
تا می گویی خـــدایا ببـــخش
به دورت می گردد و می بوسدت و می گوید جانم چه کرده ای مگر؟
دیگر تو را چـــه نیاز به آدمها ؟
تنها خودت باش و زیبا بمان
و بگذار با دیدنت هر رهگذر ناامیدی لبخندی بزند رو به آسمان
و زیرِ لب بگوید: هنوز هم می شود از نو شروع کرد
بغـض ها پشت هـم قطـار شـده اند
بـزرگتـر ، سنـگین تـر
این ثانیــه هـای فـــراق آنقـدر بغــــض ها را تراشیـده کــه دیـگـر هیچ نمانده
راحت می شکنـد
خــفـــــه ام می کند
در گـوش دلـ❤ــم آهستــه میـگویـم
❤♡ واصبـر و مـا صبـرک الـا بـاالله ♡❤
≈≈ مـانـده ام بـا صبـر ها چــه کـنم ≈≈
کــه دانــ ه دانــ ه پیــــرتـرم میـکند
برگرفته از وبلاگ ❤♡ وعـــ ـــده گــ ـــاه ♡❤ روزی شان کربلا ان شاءالله
منّتِ زلف تو دارم که گرفتارم کرد ، گوهر مهر تو اینگونه خریدارم کرد
کافری بیش نبودم عَلَوی ام کردی ، نفس عشق شما بود که بیدارم کرد
گو یند علـی(ع) وصـله به کـفشش می زد
ای کاش دلِ پاره ی من ، کفشِ علـی(ع) بود
پی نوشت
مو لا جــــان ؛ هر چه پل پشت سرم هست خرابش بنما ، تا به فکــرم نزند از رهِ تو برگردم.
عید غدیر محضر مبارک حضرت صاحب الزمان عجّل الله تعالی فرجـــه الشریـــف وشیعیان مولایم امیرالمونین حضرت حیدر، علی علیـــــــه السلام مبـــــارکبــــاد
چشـــم بگشا که بسی
مســـت فراوان گردد
یک نفس " هــو " بکش این مُرده
پُر از جـــان گردد
کنج زندانی و ای کــاش بداننـــد همــه ، به نـــظرکردنت این گوشه گلستـــان گردد
بسته ای سلسله ای از غزل عشــــق به پات ، به تفال زدنی
، زخــــم نمایان گــردد
شــاه، در سامره وقتی که تو باشی بی شک ، باعثِ رونـــقِِ بازار گــــدایان گـــردد
قسمت
کعـــبه نشد عاقبت از دســـت شما ، استلامی کند و باز مسلمــــان گردد
قطره ی آب وضویت بچکد کافـــی هست ، تا که یک عمـــر در این حاشیه باران گردد
کاش بالای
سرم باشی و یاسیـــن خوانی ، تا که جـــان دادنم آن ثانیه آســان گردد
« سید مجتبی ربیع نتاج »
پی نوشت:
میلاد پر برکت هادی الائمه علیه السلام محضر مقدس صاحب الزمان (عج)
و شیعیان حضرتـــش مبارکباد
از بهشت خدا تماشا کن
چند روز دگر از آن بالا
حکمت خون که ریخت در آب و...
تشنه ماندی درست چون مولا
این چه شهریست ؟ این چه رسمی هست؟
میـهمان را به روی دار کُنند
سـر او را بریده بر در شهـر
بهر مـولا در انتظار کننـد
سید مجتبی ربیع نتاج - از مجموعه "دل فریاد گرفت 1384"