« جواد حیدری »
سرور و شادی طاها مبارک
علی را تاج کــرَّمنا مبارک
فضا پر گشته از من کنت مولا
ولایت عهدی مولا مبارک
کار من نیست که بنشینم و املات کنم
شان تو نیست که در دفترم انشات کنم
عین توحید همین است که قبل از توبه
باید اول برسم با تو منـــاجات کنم
سالی یک بار من عاشق نشوم می میرم
سالی یک بار اجازه بده لیلات کنم
همه جا رفتم و دیدم که تو هستی همه جا
تو کجا نیستی ای ماه که پیدات کنم؟
پدر خاکی و ما بچه ی خاکی توایم
حق بده پس همه را خاک کف پات کنم
از تو ای پیر طریقت که سر راه منی
آن قدر معجزه دیدم که مسیحات کنم
از خدا خواسته ام هر چه که دارم بدهم
جای آن چشم بگیرم که تماشـــات کنم
تو همانی که خدا گفت: تو ربُّ الارضی
سجـــده بر اَشهد ان لایی الّات کنـــم
مثل ما ماه پیمبر به خودت ماه بگو
اشهـــد انّ علیّـــاً ولی الله بگــــو
« علی اکبر لطیفیان »