تمـومِ دنیــام مـادر...
دریایی و دل دادی یک روز به دریایی
این شد که پدید آمد از عشق تو دنیایی
هم صاحب آبی تو، هم روح حجابی تـو
هـم نــورِ دل ساقــی، هـم مــادر سقـایی
شیدایِ شکــوه تو تنـها دلِ حیــدر نیست
عالم همه مجنونند وقتی که تو لیلایی
از نور تو یا کوثر- تا کور شود ابتر-
دارد دلِ پیغــمبر چه اُم ِ ابیــهایــی
باغی شده پر برکت، بهتر شده از جنت
حالا که زمین دارد انسیه حورایی
آن روز چرا محشر نامش نشود؟ آخر
آن روز تــو میآیی ای جلوهی زیبایــی
گفتــند که پنهــانی، امـا به خـــدا دیــدم
هر لحظه که درماندم، آن لحظه همان جایی
در خواندن تــو سوزی است، با ما تـو بخوان مـادر
« ای پادشــه خـــوبان داد از غــمِ تنــهایی »
پینوشت :
وقتی مادر داری ، آغوشِ گرمش پناه است برای تمام دلتنگی ها و بیقراری هایت... مادر آرامت میکند، پناهت میدهد...مادر تنها کسی که تو را برای خودت دوست دارد و اشتباهاتت را زود میبخشد... مادر داشتن بهترین حس دنیاست.همیشه مادری کرده ای برای ما که تنها تو را داریم.
میلادت مبارک مــادر ِجوانم.