تقویم ما هنوز بهاری ندیده است بشکن سکوت یخ زده ی انتظار را...
شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۴، ۰۷:۳۸ ب.ظ
وقتی که نقش روی تو لبخند میشود
زیبــاترین بهــشت خـــداوند میشود
امسال هم گـذشـت و زمستان بهار شد
امسال هـم بـدون تــو اسفنــد میشود
یک لحظه بی تو آه چه سخت است زندگی
با تــو تمــام عمــر خوشایــند میشــود
مثـل تــو مهــربان پـدری یا اَباالرحیـم
کی بیــقرار این همـه فرزند میشـود
بازآ،که زیر پای تو از خونِ هر شهید
خـاکِ شلمــچه دجله و اروند میشــود
آخر زِ راه میرسی ای وعــده ی خــدا
آری هرآنچه را که نوشتند؛ میـشود
پینوشت :
یکسالِ دیگر بدون تو
گذشت، یکسال تنـها ماندی ، یکسال تنها ماندم.
این روزها همه جا حرف از بهار است
اما تا تو نباشی بهاری نیست.
اگر بیایی همه روزهایمان بهاری است حتی اگر میانِ زمستان باشیم
یا رَبیــعَ الأَنـام
۹۴/۱۲/۲۹