حضرت ِ شاهـــــــزاده
تا که زانوی تو معراج شود ، آنها را
پلکان قدم عمه ی سادات کشید....
بی سبب نیست اگر این همه زیبات کشید
اشبه الناس نبی بودی و طاهات کشید
تا به طرحت ابدا هیچ کسی پی نبرد
از ازل با قلمش مثل معمات کشید
دید کشتـــار دهد صورت زیبای تو ، پس
نفَس هفتمیش عین مسیــــحات کشید
به شک انداخته ای قوم بنی هاشم را
بسکه مانند عمو خوش و قد و بالات کشید
خواست تا شخص حسین نیز شود مجنونت
بین یک خیمه علی اکبر لیلات کشید
نوکری واجب عینی شده در این خانه
خُب چرا دست خدا این همه آقات کشید ؟
پی نوشت :
ای لیلی لیلای حرم، خوش قد و بالا ، نام تو شروعی ست که آغاز اذان است...
میلاد حضرت شاهزاده علی اکبر مبــــــارکباد
سلام آباج.
ای جووووووووونم ب این شعر شیکت !
کیفــــــــــور شدم اساسی !
میلاد مبارک دل عاشقت بانـــو.