نابود کردی سقف خونه م رو خدا سقف آرزوهات رو نابود کنه ...
این باران هایے که می بارد و نمی بارد ، همه را شاعر کرده است باریدنش یک جور ، نباریدنش جور دیگر حجم نداشتن هایت را به رخ ما می کشد این جایے که بےتو ، نه زمینش زمین است ، نه آسمانش آسمان. مےگویم : پدرانمان سیب سرخ کدام جنت اعلایے را گاز زدند که فرزندانشان از درک ولایت شما رانده شده اند ؟ این جغرافیای غربت را ، بےشما نخواهیم کجا را باید مُهر کنیم ؟ " به جان عزیزتان ، بودن بی درک شما ، عینِ ظلم است "
می فرمایی ندبه بخوان ؟ مےخوانم : اشکوا الیک شکایت دارم برشما ؛ از تنـــهایے خودم ، از تنـــهایے شما....
پاسخ:
اللهم اکشف هذه الغمه هن هذه الامه بحضوره و عجّل لنا ظهورک انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا برحمتک یا ارحم الراحمین العجل العجل یا مولانا یا صاحب الزمان
سلام بزرگـــــــــــوار.
اختیار دارید.چ نیازی به اجازه بود؟!! .وب ناچیز من متعلق به خودتونه !
و من شرمنده کم کاستی هاش هسم .
در مورد نوای وبم؛ راسش اسمش رو نمیدونم که چی هس.
دلم جز هوایت هوایی ندارد
لبم غیر نامت نوایی ندارد
وضو و اذان و نماز و قنوتم ، بدون ولایت بهایی ندارد
دلی که نشد خانه ی یاسِ نرگس
خراب است و ویران، صفایی ندارد
بیا تا جوانم
بده رخ نشانم