عطرِ حــرمِ یــار

نابود کردی سقف خونه م رو خدا سقف آرزوهات رو نابود کنه ...

عطرِ حــرمِ یــار

نابود کردی سقف خونه م رو خدا سقف آرزوهات رو نابود کنه ...

عطرِ حــرمِ  یــار

این باران هایے که می بارد و نمی بارد ،
همه را شاعر کرده است
باریدنش یک جور ، نباریدنش جور دیگر
حجم نداشتن هایت را به رخ ما می کشد
این جایے که بےتو ،
نه زمینش زمین است ، نه آسمانش آسمان.
مےگویم : پدرانمان سیب سرخ کدام جنت اعلایے را گاز زدند
که فرزندانشان از درک ولایت شما رانده شده اند ؟
این جغرافیای غربت را ،
بےشما نخواهیم کجا را باید مُهر کنیم ؟
" به جان عزیزتان ، بودن بی درک شما ،
عینِ ظلم است "

می فرمایی ندبه بخوان ؟
مےخوانم : اشکوا الیک
شکایت دارم برشما ؛
از تنـــهایے خودم ،
از تنـــهایے شما....

نویسندگان
پیوندها

اللّـــــهُمَّ ارزُقنـــا حـــرم ...

جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۰۱ ق.ظ

یـــا حسیــــن 
مجــــنون کوچـــه های غــمم دست من بگیـــــر
دلــــتنگ دیدن حرمــــم دســـت من بگیـــــر


عــلاج دردِ گنـــاهـم هــوای کـرب و بلاســــت
مـــرا بـبــر بــه بهشــت ِ بریـن...
خـــــــدای کریـــم


پی نوشت :

ﻣُﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﻭ ﺯِ ﺩﻡ ﮔﺮﻡِ ﺗﻮ ﺟـــﺎﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﻢ
ﯾﮏ ﺳﻔﺮ ﮐﺮﺏ ﻭ ﺑﻼ ﺩﺭ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ...

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۱۳
سیـده بانــو