عطرِ حــرمِ یــار

نابود کردی سقف خونه م رو خدا سقف آرزوهات رو نابود کنه ...

عطرِ حــرمِ یــار

نابود کردی سقف خونه م رو خدا سقف آرزوهات رو نابود کنه ...

عطرِ حــرمِ  یــار

این باران هایے که می بارد و نمی بارد ،
همه را شاعر کرده است
باریدنش یک جور ، نباریدنش جور دیگر
حجم نداشتن هایت را به رخ ما می کشد
این جایے که بےتو ،
نه زمینش زمین است ، نه آسمانش آسمان.
مےگویم : پدرانمان سیب سرخ کدام جنت اعلایے را گاز زدند
که فرزندانشان از درک ولایت شما رانده شده اند ؟
این جغرافیای غربت را ،
بےشما نخواهیم کجا را باید مُهر کنیم ؟
" به جان عزیزتان ، بودن بی درک شما ،
عینِ ظلم است "

می فرمایی ندبه بخوان ؟
مےخوانم : اشکوا الیک
شکایت دارم برشما ؛
از تنـــهایے خودم ،
از تنـــهایے شما....

نویسندگان
پیوندها

بأَیِ ذَنبٍ قُتِِلَت مـــــــادر؟

سه شنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۰۹ ب.ظ

مرد تنهای قله‌های بلند ، مرد سجاده، مرد بی‌مانند

حال، شرمنده آب می‌ریزد ، روی یاس اش گلاب می‌ریزد


ای مدینه بیا به سر بزنیم ، ناله از آتش جگر بزنیم

پیش پرهای سرخ پروانه ، تا دم صبح بال و پر بزنیم

لااقل ما به جای مردم شهر ، به عیادت رویم و سر بزنیم

یاد پهلوی مادر گل‌ها ، خم شده دست بر کمر بزنیم

نفسش در شماره افتاده ، سر به بیمار محتضر بزنیم

روضه‌های نگفته را گوییم ، ضجه‌ها را بلندتر بزنیم

وای بر من بهار را کشتند ، مادری باردار را کشتند

کوهی از غم به شانه‌ها مانده ، غرق خون چشم کربلا مانده

هق‌هق و گریه‌های بی‌نفس است ، پشت این بغض‌ها صدا مانده

پای چشمان مادری چندی‌ست ، نقش یک زخم بی‌حیا مانده

چادری که مدینه روشن کرد ، روی آن جای رد پا مانده

زخم بر روی زخم افتاده ، رد خونی به کوچه‌ها مانده

خسته را، بی‌پناه را کشتند ، مادری پابه ‌ماه را کشتند

رعشه در دست و پای بانو بود ، لرزه‌ای در صدای بانو بود

دختری چادرش به سر کرده ، که پس از این به جای بانو بود

سرفه فرصت نداد بر مادر ، نوبت لای‌لای بانو بود

سه کفن روی دست‌هایش داشت ، یکی از آن برای بانو بود

و لباسی که دوخته اما ، شاهد زخم‌های بانو بود

پس از آن یاحسین می‌گفت و روضه‌خوان عزای بانو بود

خیس در تن از روضه‌های خویشتن است ، وای بر من حسین بی‌کفن است

شب رسیده، زمان باران است ، آتشی در دل نیستان است

شهر خوابند و خانه‌ای بیدار ، خانه‌ای در هجوم طوفان است

کودکانی کنار یک تابوت ، روی سنگی تنی که بی‌جان است

کودکانی فشرده در بر هم ، چهره‌هایی که زرد و گریان است

ناله‌ها بین سینه‌ها مانده ، آستین‌ها میان دندان است

چند وقتی است مانده بی شانه ، گیسوانی اگر پریشان است

چشم‌ها وقت گریه می‌سوزند ، سمت مادر نگاه می‌دوزند

«حمید لطفی»



پی نوشت


 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۳/۰۱/۱۲
سیـده بانــو

نظرات  (۸)

روضه ی تصویری
همین دیشب بود
میخواستی چه چیز را ببینم ؟
من که ندیده از این غم میمیرم مادر...
نبیند هیچ کس حال مادرش را اینگونه که من دیدم
نبینید روزی را که مادرت چهار دست و پا از شدت درد روی زمین راه برود
نبینید روزی را که مادرت دست به پهلو گرفته و از کنار دیوار میرود...

من که میدانستم حال مادرم به زودی خوب خواهد شد
بغض خفه ام کرد
وقتی به یاد فرزندان زهرا افتادم
حال آنها چگونه بود وقتی میدانستند دیگر مادر خوب نمیشود ؟؟ :(((
امروز داشتم فکر میکردم مادر
تو که عباس را ندیده بودی
چه به موقع بر بالین برادر فزندت رفتی
میشود وقت مردن بر بالین من هم بیایی مادر پهلو شکسته ام؟

دیگه راجع به موضوع شهادت مادر مظلب نمیذارم
دیگه طاقتش رو ندارم
تا همین جا هم جون دادم و نوشتم
ایشالا که توی روضه ت جون بدم مادر ...
۱۳ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۱۸ لا امیرالمؤمنین الا علی

سلام بر شما بزرگوار تسلیت ایام فاطمیه

 

سرکار خانم سیده بانو که نظر دادید...حضرت عباس برادر فرزند حضرت زهرا نبودند بلکه حضرت عباس فرزند حضرت زهرا بوده...

پاسخ:
سلام
ممنونم از تذکر شما
حتما همین طوره وقتی ما حضرت زهرا رو مادر خطاب میکنیم. حضرت ابوالفضل که حتما جای خود دارند..
ایام تسلیت
شنیدن کی بود مانند دیدن ...

ای وای از دل مهدی فاطمه (س)
۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۰:۳۹ لا امیرالمؤمنین الا علی

حضرت زهرا بارها و بارها به حضرت عباس فرمودند ولدی مثلا در قیامت موقع شفاعت حضرت زهرا میفرمایند: برای شفاعت من دو دست فرزندم عباس کافیست

 

یا به خواب فردی رفتند و گفتند چرا فرزندم عباس را زیارت نمیکنی...

پاسخ:
قطعا همین طوره
۱۴ فروردين ۹۳ ، ۰۵:۴۲ بیت العَبَّاس

حضرت علی علیه السلام بعد از شهادت حضرت صدیقه طاهره علیها السلام فرمود:

مَالِی وَقَفتُ عَلَى القُبُورِ مُسَلِّماً    قَبرَ الحَبِیبِ فَلَم یَرُدَّ جَوَابِی‏

أَ حَبـِیـبُ مَا لَـکَ لَا تَـرُدُّ جَـوَابَـنَا      أَنَسِیتَ بَعدِی خُلَّةَ الأَحبَاب‏

مرا چه شده که بر خاک عزیزان، گریان می گذرم و بر تربت محبوب سلام

می دهم اما جوابم نمی گوید؟ 

ای تربت محبوب چه شده که پاسخ این خواننده را نمیدهی؟ نکند محبت

دوستان بر دلت خستگی آورده.

زندگانى حضرت زهرا (ترجمه ج43بحار)، ص: 237


سلام 
شهادرت حضرت زهرا علیها السلام رو تسلیت میگم 

پاسخ:
مادر هر کاری کند اهل خانه یاد میگیرند
حتی اگر شهید شود ...

سلام بنده هم تسلیت عرض میکنم 
۱۴ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۴۴ آرزو ؛ دختـــر خونده بابا حسین (ع)

سلام علیکم.

 

حال شما ؟

 

تسلیت میگم سیده بانو . . .

 

دعا بفرمایید.

 

آه مـــــــادر :(

پاسخ:
سلام
ممنونم
بنده هم تسلیت عرض میکنم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">