عطرِ حــرمِ یــار

نابود کردی سقف خونه م رو خدا سقف آرزوهات رو نابود کنه ...

عطرِ حــرمِ یــار

نابود کردی سقف خونه م رو خدا سقف آرزوهات رو نابود کنه ...

عطرِ حــرمِ  یــار

این باران هایے که می بارد و نمی بارد ،
همه را شاعر کرده است
باریدنش یک جور ، نباریدنش جور دیگر
حجم نداشتن هایت را به رخ ما می کشد
این جایے که بےتو ،
نه زمینش زمین است ، نه آسمانش آسمان.
مےگویم : پدرانمان سیب سرخ کدام جنت اعلایے را گاز زدند
که فرزندانشان از درک ولایت شما رانده شده اند ؟
این جغرافیای غربت را ،
بےشما نخواهیم کجا را باید مُهر کنیم ؟
" به جان عزیزتان ، بودن بی درک شما ،
عینِ ظلم است "

می فرمایی ندبه بخوان ؟
مےخوانم : اشکوا الیک
شکایت دارم برشما ؛
از تنـــهایے خودم ،
از تنـــهایے شما....

نویسندگان
پیوندها

تا صدای لبت آمد لبم از خواب پرید

يكشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۲، ۱۲:۳۳ ق.ظ



طفل ویرانه شدن زار شدن هم دارد
قد خم دست به دیوار شدن هم دارد


تا صدای لبت آمد لبم از خواب پرید
سر تو ارزش بیدار شدن هم دارد

عقب افتادن این چند شب از عاطفه ات
این همه بوسه بدهکار شدن هم دارد

بی سبب نیست که با دست به دنبال توام
چشم خون لخته شده تار شدن هم دارد

دخترت نیستم از طشت رهایت نکنم
دختر شاه فداکار شدن هم دارد

معجری را که تو از مکه خریدی بردند
موی آشفته گرفتار شدن هم دارد


(علی اکبر لطیفیان)



موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۹/۱۷
سیـده بانــو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">